سلام به همه دوستان خوب زیبا تنیم که بدون هیچ چشمداشتی تجربه هاشونو با دیگران به اشتراک میذارن
همه چیز از اونجایی شروع شد که برای چکاپ قندم که کمی نزدیک مرز بود به آزمایشگاه رفتم.....خیلی خوب میدونستم که با عشقی که به کیک و شیرینی پزی دارم و هفت روز هفته آویزون آشپزخونه و فر هستم باید خیلی خیلی مواظب باشم.
قند و شکر رو کلا حذف کرده بودم به جاش از کیکی که تقریبا هر دو روز در هفته میپختم و باز هم تقریبا هر روز تو خونمون موجود بود میخوردم.دلمم قرص بود که خوب قند که نمیخورم.
القصه ؛ جواب آز رو که گرفتم یه لحظه حس کردم تو چالش سطل آب یخ شرکت کردم!!!
قندم از نرمال بالاتر رفته بود و مرحله پره دیابت( پیش دیابت) رو سپری میکردم.
واقعا بد بود ...واااقعا بد بود.
ساده ترین راه تو اون زمان برای من استفاده از قرص هایی بود که به وفور یافت میشه....قرص رو بخور و هر چیم دوست داشتی بخور.
یه کم فکر کردمبا خیلی ها که اهل فن بودن مشورت کردم
و در آخر به این نتیجه شاید بتونم با قرص به هر خوراکی که دلم خواست ناخونک بزنم ولی تا کی؟؟ یعنی تا کی خودمو گول بزنم؟؟
قرص خوردن و پایین نشون دادن عدد قند در آزمایش ها جز گول زدن خودم چیزی نبود
من اضافه وزن داشتم و اینو میدونستم که اضافه وزن بینهایت تو عملکرد هورمون انسولین بدن تاثیر منفی میذاره.
این بود که از حدود یک ماه پیش تصمیمم رو گرفتم , راه رژیم رو بارها رفته بودم و به خاطر همون علاقم به کیک پزی , رژیم رو شکستماین بار اما با عزم جزم اومدم , تا با کمک و
راهنمایی های شما دوستان زیباتنی یک بار برای همیشه , با چاقی و دیابت و عوارضشون خداحافظی کنم
زیباترین و شیرین ترین خداحافظی زندگیم
آشنایی بیشتر با زیباتنی ها
پاسخ به رایج ترین سوالات کاربران
اطلاعیه مدیریت سایت
پاسخ با نقل قول
آخرش با دو برش نان جو و یه کم پنیر و خیار گوجه سر خودمو گرم کردم
